ندای اصفهان- ناصر بهارلو (دانشجوی دکتری مهندسی مکانیک دانشگاه تهران)
بیانات رهبر معظم انقلاب نمونه بی نظیری از خطبه هاست که قابل فهم برای عموم، روان و در عین حال پرمحتوا و پرمعناست. ایشان در طی بیاناتشان به مناسبت های مختلف و بنابر صلاحدید، از برخی واژه ها تعریف ارائه می کنند که این تعاریف، مختصر و البته جامع و کامل است. در این یادداشت ۴۰ واژه و اصطلاحی که رهبر انقلاب از آنها تعریف ارائه نموده اند- به ترتیب حروف الفبا- ارائه می شود.

۱- آرمانگرایی این است که نگاه کنید به واقعیّت ها و آنها را درست بشناسید؛ از واقعیّت های مثبت استفاده کنید، با واقعیّت های سلبی و منفی مقابله کنید و مبارزه کنید. این معنای آرمانگرایی است. (۱)
۲- استقلال یعنى آزادى در ابعاد یک ملت، که وابستهى به کسى و به جایى نباشد؛ یک ملت آزاد یعنى ملتى که بههرصورت تحت نفوذ و سیطرهى مخالفین خود یا دشمنان خود یا بیگانگان قرار ندارد. (۲) استقلال یعنى آزادى از ارادهى بیگانگان و ارادهى دیگران… معناى استقلال این است که یک ملّتى سرنوشت خودش را خودش تعیین کند. (۳)
۳- استکبار یعنى قدرتى در دنیا یا قدرت هائى در دنیا؛ چون نگاه می کنند به خودشان، مىبینند داراى امکانات پولى و تسلیحاتى و تبلیغاتى هستند؛ بنابراین باید به خودشان حق بدهند که در امور زندگى کشورها و ملت هاى دیگر، دخالت هاى مالکانه بکنند؛ این معناى استکبار است. (۴)
۴- استکبارستیزى یعنى یک ملّتى زیر بار مداخلهجویى و تحمیل قدرت استکبارگر یا انسان مستکبر یا دولت مستکبر نرود؛ این معناى استکبارستیزى است. (۵)
۵- اغوا یعنى چه؟ یعنى ایجاد اختلال در دستگاه محاسبهى شما. (۳)
۶- اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که مقاوم است؛ با تحریکات جهانی، با تکانههای جهانی، با سیاست های آمریکا و غیر آمریکا زیر و رو نمی شود؛ اقتصادی است متّکی به مردم.(۶)
۷- امام فقط به معنای پیشوای دینی و مسألهی طهارت و غسل و وضو و نماز نیست؛ امام یعنی پیشوای دین و دنیا؛ راهبرِ مردم به سوی صلاح. این معنای امام در منطق شرایع دینی از اوّل تا امروز است. (۷)
۸- امربهمعروف یعنی همهی مؤمنان در هر نقطهای از عالم که هستند، موظّفند جامعه را بهسمت نیکی، بهسمت معروف، بهسمت همهی کارهای نیکو حرکت دهند. (۸)
۹- بصیرت، روشن بینى، یعنى چه؟ یعنى شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویّت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیله اى که در مقابل دشمن باید به کار برد؛ این شناخت ها؛ بصیرت است. (۹)
۱۰- بهرهوری یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفادهی بهینه بشود. (۶)
۱۱- بسیج یعنى آن عنصر دلسوزى که کشور را متعلق به خود و آینده را وابستهى به تلاش خود مىداند؛ نگران است،چون صاحبخانه است. (۱۰)
۱۲- تقوا یعنى مواظب خود بودن. تقوا یعنى مراقب خودتان باشید و با چشم باز خودتان را زیر نظر بگیرید که دست از پا خطا نکنید. (۱۱) …تقوا یعنى یک انسان بداند که چه کار مىکند و هر حرکت خودش را با اراده و فکر و تصمیم انتخاب کند. (۱۲)، تقوا یعنى اسیر هواى نَفْس نشدن در جانبدارى و طرفدارى یا در مخالفت و معارضه، در انتقاد یا در تمجید. (۱۳)
۱۳- تمدّن اسلامی یعنی آن فضایی که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و از لحاظ مادّی می تواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است برسد. (۱۴)
۱۴- توحید یعنى رهایى انسان از عبودیت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هرکس به جز خدا؛ یعنى گسستن بندهاى سلطهى نظام هاى بشرى؛ یعنى شکستن طلسم ترس از قدرت هاى شیطانى و مادّى؛ یعنى تکیه بر اقتدارات بىنهایتى که خداوند در نهاد انسان قرارداده و از او بکارگیرى آنها را همچون فریضهیى تخلفناپذیر، طلب کرده است؛ یعنى اعتماد به وعدهى الهى در پیروزى مستضعفین بر ستمگران و مستکبرین به شرط قیام و مبارزه و استقامت؛ یعنى دلبستن به رحمت خدا و نهراسیدن از احتمال شکست؛ یعنى استقبال از زحمات و خطراتى که در راه تحقق وعدهى الهى، آدمى را تهدید مىکند؛ یعنى مشکلات راه را به حساب خدا گذاشتن و خود را به پیروزى حتمى و نهایى امیدوار داشتن؛ یعنى در مبارزه، چشم به هدف عالى – که نجات جامعه از هرگونه ستم و تبعیض و جهل و شرک است – دوختن و عوض ناکامی هاى شخصى و میان راهى را نزد خدا جستن؛ و خلاصه یعنى خود را مرتبط و متصل به اقیانوس لایزال قدرت و حکمت الهى دیدن و به سمت هدف اعلى، با امید و بىتشویش شتافتن. (۱۵)
۱۵- جامعه ى اسلامى یعنى چه؟ یعنى جامعه اى که در آن، آرمان هاى اسلامى، اهداف اسلامى، آرزوهاى بزرگى که اسلام براى بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعهى عادل، برخوردار از عدالت، جامعهى آزاد، جامعهاى که مردم در آن، در ادارهى کشور، در آیندهى خود، در پیشرفت خود داراى نقشند، داراى تأثیرند، جامعهاى داراى عزت ملى و استغناى ملى، جامعهاى برخوردار از رفاه و مبراى از فقر و گرسنگى، جامعهاى داراى پیشرفت هاى همهجانبه – پیشرفت علمى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت سیاسى – و بالاخره جامعهاى بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروى دائم. (۱۶)
۱۶- جاهلیّت به معنای وسیع عبارت است از غلبه و حاکمیّت نیروی شهوت و غضب انسانی بر محیط زندگی؛ این می شود جاهلیّت. جاهلیّت یعنی جوامع انسانی، تحت تأثیر تمایلات شهوی و غضبیِ عمدتاً فرمانروایان خود به شکلی دربیاید که فضائل در آن گم بشود و رذائل حاکم بشود؛ این می شود جاهلیّت. (۱۷)
۱۷- جمهورى اسلامى یعنى نظامى که در آن، مردم سالارى از اسلام گرفته شده است و با ارزش هاى اسلامى همراه است. (۱۶)
۱۸- جهاد یعنى حضور در میدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان (۱۸)، اگر بخواهیم در ادبیاتِ امروز ما براى «جهاد» معادلى پیدا کنیم، می شود «مبارزه» (۱۹)، جهاد عبارت است از آن تلاشى که در برابر یک چالش خصمانه از سوى طرف مقابل صورت می گیرد. (۲۰)
۱۹- حزب اللهى یعنى آنکه در خدمت خداست و هیچ وابستگى تشکیلاتىِ سیاسى، جز وابستگى به انقلاب و اساس انقلاب – که ارادهى الهى است – ندارد. (۲۱)
۲۰- حضور قلب یعنی اینکه شما وقتی نماز می خوانید، بدانید دارید با کسی حرف می زنید، مخاطب دارید. (۱)
۲۱- حماسه یعنى واقعه ى جهادگونه و پرشور. (۲۲)
۲۲- دانشجو یعنى جوانِ طالب علمى که آینده در دست اوست. (۲۳)
۲۳- صبر یعنى پایدارى، یعنى خسته نشدن، یعنى مغلوب مشکلات نشدن. (۲۴)
۲۴- صدق یعنی اینکه گفتار انسان به وسیله عمل و کردارش تایید شود. (۲۵)
۲۵- طاغوت یعنى کسى که در مقابل خدا، دستگاهى برپا مىکند: «انداد اللَّه»، «شرکاءاللَّه» (۲۶)
۲۶- عدالت یعنى هر چیزى را در جاى خود قرار دادن. این معناى عدل است… عدالت یعنى برطبق حق عمل کردن، و حقِّ هر چیز و هرکسى را به او دادن. (۲۷)
۲۷- عدالت اجتماعى، یعنى نظر و نگاهِ دستگاه قدرت و حکومت، نسبت به آحاد مردم یکسان باشد. (۲۸)
۲۸- عزت یعنى چه؟ عزت به معناى ساخت مستحکم درونى یک فرد یا یک جامعه است که او را در مقابلهى با دشمن، در مقابلهى با موانع، داراى اقتدار می کند و بر چالش ها غلبه می بخشد. (۲۹)
۲۹- فتنه یعنى آن فضاى غبارآلودى که چشم هاى انسان قادر بر دیدن در آن فضاى غبارآلود نیست؛ راه را نمی بیند، صلاح را تشخیص نمی دهد (۳۰)
۳۰- فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهامبخش مردم در حرکات و اعمال آنها است. (۶)
۳۱- فرهنگ بسیجى یعنى آن مجموعهى معرفت ها و روش ها و منش هائى که می تواند مجموعههاى عظیمى را در ملت به وجود بیاورد که تضمینکنندهى حرکت مستقیم و پایدار اسلامى آن ملت باشند (۳۱)
۳۲- فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایهگذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همهی مردم؛ که البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است(۳۲)
۳۳- فلسفه شکل دادن فکر است، یاد دادنِ فهم کردن است، ذهن را به فهمیدن و تفکر کردن عادت دادن است (۳۳)
۳۴- گفتمان یعنى باور عمومى (۳۴)
۳۵- محافظهکاری یعنی شما تسلیم هر واقعیّتی -هرچه تلخ، هرچه بد- باشید و هیچ حرکتی از خودتان نشان ندهید(۱)
۳۶- مدیریت جهادی یعنی کار، تلاش، محاسبه با خدا و تکیه به علم، درایت و تدبیر (۳۵)
۳۷- نظام سلطه یعنی چه؟ یعنی آن ساز و کاری در دنیا که کشورها و ملت های دنیا تقسیم می شوند به دو قسم سلطه گر و سلطه پذیر(۳۶)
۳۸- ورزش همگانی یعنی سلامت جسمانی عمومی ملّت (۳۷)
۳۹- ولایت یعنى اتّصال و ارتباط و قرب دو چیز به صورت مماس و مستحکم با یکدیگر (۳۸) …ولایت حکومتی است که در آن، شخص حاکم با آحاد مردم دارای پیوندهای محبت آمیز و عاطفی و فکری و عقیدتی است (۳۹)
۴۰- هنر دینی آن است که بتواند معارفی را که همهی ادیان – و بیش از همه، دین مبین اسلام – به نشر آن در بین انسانها همت گماشتهاند و جانهای پاکی در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهنها ماندگار سازد… و این هنر لزوماً با واژگان دینی به وجود نمیآید. ای بسا هنری صددرصد دینی باشد، اما در آن از واژگان عرفی و غیردینی استفاده شده باشد. نباید تصور کرد که هنر دینی آن است که حتماً یک داستان دینی را به تصویر بکشد یا از یک مقولهی دینی – مثلاً روحانیت و غیره – صحبت کند(۴۰).
مراجع:
۱- بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان، ۹۴/۰۴/۲۰
۲- بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی، ۹۳/۰۳/۱۴
۳- بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۹۳/۰۴/۱۶
۴- بیانات در دیدار دانشآموزان در آستانه ۱۳ آبان، ۸۸/۰۸/۱۲
۵- بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان، ۹۲/۰۸/۱۲
۶- بیانات در حرم مطهر رضوی، ۹۳/۰۱/۰۱
۷- بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین، ۲۶/۹/۸۲
۸- بیانات در حرم مطهر رضوی، ۹۴/۰۱/۰۱
۹- بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین، ۹۳/۰۹/۰۶
۱۰- بیانات در دیدار اعضاى بسیج دانشجویى دانشگاهها، ۸۶/۰۲/۳۱
۱۱- بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۸/۷/۸۵
۱۲- بیانات در دیدار جمعی از جوانان، ۷/۲/۷۷
۱۳- بیانات در دیدار دانشجویان، ۹۳/۰۵/۰۱
۱۴- بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۱۴/۶/۹۲
۱۵- پیام به مناسبت اولین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(ره)، ۱۰/۳/۶۹
۱۶- بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۲۴/۷/۹۰
۱۷- بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى، ۹۴/۰۲/۲۶
۱۸- بیانات در دیدار اعضاى بسیجى هیئت علمى دانشگاهها، ۸۹/۰۴/۰۲
۱۹- بیانات در جمع مردم و کارکنان صنعت نفت عسلویه، ۹۰/۰۱/۰۸
۲۰- بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها، ۹۳/۰۴/۱۱
۲۱- بیانات در دیدار با وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکى و رؤساى دانشگاههاى علوم پزشکى سراسر کشور، ۱/۸/۶۹
۲۲- بیانات در دیدار کارگران و فعالان بخش تولید کشور، ۹۲/۰۲/۰۷
۲۳- بیانات در دیدار اعضاى بسیج دانشجویى دانشگاه تهران، ۷۶/۱۱/۱۱
۲۴- بیانات در دیدار طلاب خارجى حوزه ى علمیه ى قم، ۳/۸/۸۹
۲۵- بیانات در دیدار جمعی از روحانیون، ۲۷/۱۰/۷۴
۲۶- بیانات در دیدار جمعی از روحانیون، ۱۶/۹/۷۴
۲۷- بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۷۱/۱۰/۱۷
۲۸- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام، ۷۵/۰۹/۰۵
۲۹- بیانات در سالگرد رحلت امام، ۱۴/۳/۹۱
۳۰- بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى، ۲۹/۱۰/۹۲
۳۱- بیانات در دیدار اقشار نمونه بسیج سراسر کشور، ۹۰/۰۹/۰۶
۳۲- بیانات در دیدار اعضای ستادهای «کنگره شهدای امور تربیتی»، «کنگره شهدای دانشجو»، و «کنگره شهدای هنرمند»، ۹۳/۱۱/۲۷
۳۳- بیانات در دیدار معلمان و اساتید خراسان شمالى، ۲۰/۷/۹۱
۳۴- بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، ۱۵/۱۲/۹۲
۳۵- بیانات در دیدار شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر تهران، ۲۳/۱۰/۹۲
۳۶– فرماندهان نیروی زمینی ارتش، ۳/۲/۹۱
۳۷– بیانات دیدار قهرمانان و ورزشکاران مسابقات آسیایی و پارا آسیایی، ۹۳/۱۱/۰۱
۳۸– بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۶/۲/۷۶
۳۹- بیانات در حرم مطهر رضوی، ۶/۱/۷۹
۴۰- بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر، ۸۰/۵/۱